امروز نیمه ی عید است.

در یک دو ماهی که گذشت کم و بیش اتفاقاتی هم افتاد.

سال تحویل شد. تولدم گذشت. و سی‌ام بهمن 1400، وسط موج اومیکرون و کرونا، یک بلیط قرار گرفتم به مقصد ناکجا... 

...

...

از سفر حرف زیاد است، چه می‌شود گفت؟ ده روز عمیقاً و تماماً زندگی کردم...

...

 

و امروز نیمه‌ی عید است، عیدِ دیگران، من باید پس‌فردا برگردم وسط شرجی و گرما سرِ کار.

حرف دیگری نیست.