i t f o Pirates

۵ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

ترافیک

این اواخر شدیدا مشغول طراحی سایتم هستم، طراحی و توسعه البته. دیشب یه قسمتِ کار پیچیده شده بود و نمیشد نیمه کاره ولش کرد، و واسه همین تا 7.5 صبح دورش بودم.

و امروز تماسای تلفنی مهمی رو از دست دادم. تُف. لعنت به تماسی که بر اثرِ خواب تا لنگه ظهر از دست بره، یا لعنت به خوابِ لنگه ظهری که تماسای مهمی رو بپرونه. یا لعنت به کاری که باعث شه تا صبح بیدار بمونی و باقی ماجرا.

 

کارای سایت خوب پیش میره، طراحیش استاندارد و خوب شده. بنظرم از سایتایی که رقیبم محسوب میشن یه سر و گردن بالاتره. البته هنوزم مونده تا تموم شه! صفر تا صدِ طراحیِ سایت خیلی ریزه کاری داره، دهن آدم سرویس میشه. الان 2 هفتست که دورشم و هنوز 30% از کارا باقی مونده. و جدیداً دارم باشگاه هم میرم و اونم یه مشغله‌ی جدید و زمانگیره. خواهرزاده‌ی عزیزم هم که اینجاست و خیلی بهم وابسته‌ست و بعضی وقتا که کار دارم از ترسش دسشویی هم نمیرم. همین که از اتاق برم بیرون مث برقْ ظاهر میشه و "دادا" گویان میاد و میگیرتم و نمیزاره برگردم تو اتاق دیگه. کارای سربازی هم که هست و بعد از پست کردنِ دفترچه کلی تکاپوی جور شدن امریه رو دارم. البته تکاپویِ تلفنی! به هر حال رو اعصاب میره.

 

این روزا زندگیم در ترافیکه. همه چی. ولی به هر حال این سختی ها و دردسرها میگذرن و نتیجه میمونه. هر چند الان هر گونه نتیجه ای دور از تصوره و صرفاً میتونم دهن سرویسی ها و ترافیک رو حس کنم.

حس کن. حسشون کن که دارن ثانیه به ثانیه میگذرن، بدونِ توقف. همینی که همین الان درگیرشی هم میگذره. میگذره و میگذرن و میگذری و قبل از اینکه استخون و نفت بشی یه دَمی میمونه واسه نفس کشیدن. کافیه.

۳۰ آذر ۹۸ ، ۱۷:۰۰ از یاد رفته
ویرایش پست

یکی از آخرین جمعه‌ها

 

پ ن: از سری پست‌های "یادداشت‌های مکتوب".

پ ن2: امان از زمان، امان از زمان. کاش یه سری از کتابایی که تو این یک سال خوندم رو 2 سالِ پیش خونده بودم! امان...

۲۲ آذر ۹۸ ، ۰۵:۱۱ از یاد رفته
ویرایش پست

ER

بعد از مدت ها که دوست داشتم یه سایت راه بندازم و از تخصصم توی طراحی وب و بهینه سازی و سئو استفاده کنم، بالاخره چند روز پیش یه ایده‌ی مناسب به ذهنم رسید و امشب خریداشو انجام دادم و از فردا طراحیشو شروع میکنم. 

یه سایتِ سبز و قشنگ. متولدِ آذرماهِ 1398.

بهش امیدوارم، ببینم این طفلِ یک روزه به کجا خواهد رسید...

۱۹ آذر ۹۸ ، ۰۲:۰۲ از یاد رفته
ویرایش پست

چقدر قشنگ

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را             دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز           باشد که بازبینم دیدار آشنا را

ده روز مهر گردون افسانه است و افسون          نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

۱۶ آذر ۹۸ ، ۱۷:۳۵ از یاد رفته
ویرایش پست

به تماشا

آذرماهِ در حالِ گذارِ 1398. دهمِ آذر. 

۱۰ آذر ۹۸ ، ۱۹:۱۵ از یاد رفته
ویرایش پست