نزدیکِ پاییز. 
نزدیک به اتمامِ خدمت، نزدیک به استخدام و استقلال، و نزدیک به چند مزخرفِ دیگر.
دلم هیچ چیز نمیخواهد، به جز 9 یا 10 ساعت خواب. ولی 4 ساعت وقت برای خوابیدن دارم.
اوضاع شلوغ و در هم است. سخت و فشرده. پاوربی‌آی. تسویه‌حساب. جمع‌کردن و رفتن. جاگیرشدن. کار جدید. کار کار کار...

پ ن: و من حالا هم خسته‌ام. و خسته تمامِ این‌ها را هم طی می‌کنم. همه چیز طی می‌شود. چطورش خیلی مطرح نیست.