اردیبهشت، تیر، مرداد. اگر درست نوشته باشم. خرداد جا ماند!
اردیبهشت، خرداد، تیر و مرداد. اینها همه گذشتند. و من بعد از 5 ماه مرخصی گرفتم و زدم بیرون از آن بیابانِ گرم و شرجی، فوق العاده گرم و بی نهایت شرجی.
خستهی خستهی خستهی خسته. ولی نه ناراحت. خسته و عصبی. اوایل مرداد یکهزاروچهارصد.
پینوشت: خانه متزلزل است. خانه از پایبست ویران است. و من هم ویران، و مردم ویران و روزگار ویران.
پینوشت 2: یک خرابه به نامِ ایران.