i t f o Pirates

دوباره

یک اسفند دیگر گذشت.

یک سال دیگر.

 

۰۲ فروردين ۰۳ ، ۰۲:۱۵ از یاد رفته
ویرایش پست

200

مهر، آبان، آذر، و دی ماه گذشتند و من باز اینجام. نقل مکان کرده، درگیر، و سرگردان.

بهمن هم دارد تمام میشود. کاش زودتر تمام شود.

منتظرم همه‌‌ی این ماه‌های پوچ تمام شوند. می‌دانم که تا بهار سال بعد تکان نمی‌شود خورد، هیچ تکانی به زندگی نمی‌شود داد. تمرکزش را ندارم. هی خودم را گم می‌کنم. توان و ظرفیت ذهن و روحم پایین‌تر از آن است که در هر شرایطی درست زندگی کنم، تحت فشار نمی‌توانم. 

نمی‌توانم.

منتظر رسیدن به کرانه‌ی آرامشم، آنجا که گرد و خاک خوابیده است و اوضاع روبراه است و می‌توانم فکر کنم و عمل.

پس صبر می‌کنم. تا بهار بعد. بهار 1403.

 

۲۵ بهمن ۰۲ ، ۱۵:۵۷ از یاد رفته
ویرایش پست

کنون چه کنم

گذشتم از او،

به خیره سری،

گرفته رهِ

مَهِ دگری...

 

۲۱ شهریور ۰۲ ، ۰۳:۳۰ از یاد رفته
ویرایش پست

بی

پس از تو نمونم برای خدا
تو مرگ دلم را ببین و برو
چو طوفان سختی ز شاخه غم
گل هستی ام را بچین و برو...

 

۰۶ شهریور ۰۲ ، ۲۳:۴۶ از یاد رفته
ویرایش پست

میانه‌ی

میانه‌ی سال نو،

میانه‌ی مه و شرجی،

میانه‌ی بدی و بدبیاری...

۲۵ مرداد ۰۲ ، ۱۶:۲۹ از یاد رفته
ویرایش پست

مطرودِ باغ و گل و شبنم

یک سالگرد دیگر. 

هفت سال شد. هفت سال.

۲۴ فروردين ۰۲ ، ۰۰:۳۹ از یاد رفته
ویرایش پست

گم

اوایل سال جدید؛ 1402، بندر همیشه آلوده، تایم کاری کوتاه به‌دلیل رمضان، عصرهای در خود، شب‌های پلاس در کافه.

۲۳ فروردين ۰۲ ، ۱۸:۱۴ از یاد رفته
ویرایش پست

پسینی

پسینی،

مث تو عاشقی نین،

کسی که تو نگاهش....

۲۳ فروردين ۰۲ ، ۱۸:۱۱ از یاد رفته
ویرایش پست